موشن گرافیک چیست؟ (تعریف موشن گرافیک)
موشن گرافیک چیست؟
دنیای انیمیشن های تجاری از رشته ها و سبک های مختلفی تشکیل شده است. کلمه “انیمیشن” یک اصطلاح فراگیر است که تقریباً هر چیزی را که دارای حرکت باشد شامل می شود. با این حال، یکی از زیرمجموعه های انیمیشن برای برخی افراد گیج کننده است، حتی اگر در عصر دیجیتال در اطراف ما وجود داشته باشد: موشن گرافیک آنقدر فراگیر است که تقریباً نامرئی است، اما وقتی صحبت از انیمیشن تجاری به میان می آید، ابزاری واقعاً قدرتمند است.
در این مقاله، توضیح خواهم داد که موشن گرافیک چیست، تاریخچه آن، چه چیزی آن را از سایر انواع انیمیشن متمایز می کند و اهمیت آن در صنعت تبلیغات و طراحی امروزه.
از طرح های ثابت تا متحرک
موشن گرافیک (Motion Graphics) به معنای گرافیک در حرکت است. این ساده ترین تعریفی است که می توانید دریافت کنید. بسیاری از مواقع به موشن گرافیک نیز موشن دیزاین نیز گفته می شود که درک رابطه بین حرکت و عناصر طراحی را آسان تر می کند. موشن گرافیک در مورد آوردن دانش طراحی به رسانه های جدید با افزودن عناصر زمان و مکان به آن است، یعنی ایجاد حرکت.
اما زنده کردن عناصر طراحی کار ساده ای نیست برخلاف سایر زمینه های انیمیشن، شما یک روش از پیش تعریف شده یا “طبیعی” برای انیمیشن سازی اشکال ندارید. برای مثال، در یک انیمیشن سنتی (مانند فیلمهای دیزنی)، میتوانید از ارجاعات بیپایانی از طبیعت برای متحرک کردن یک انسان یا حیوان استفاده کنید. اما در طراحی حرکت، هیچ اشاره طبیعی به نحوه حرکت اشکال، تایپوگرافی و شبکهها وجود ندارد. به همین دلیل طراحان حرکت انواع حرکات، شتاب و سرعت را مطالعه می کنند با کنار هم قرار دادن همه این متغیرها، آنها می توانند به عناصر طراحی جان ببخشند به گونه ای که انسانی تر باشد و بتواند با بینندگان ارتباط برقرار کند.شما دوستان عزیز می توانید برای ثبت سفارش موشن گرافیک های خود با مشاوران مادر شرکت تبلیغاتی ایده تماس بگیرید
تاریخچه موشن گرافیک
قبل از اینکه موشن گرافیک وجود داشته باشد، زمانی وجود داشت که قطعات طراحی گرافیک فقط در قالبی صاف و بدون حرکت کار می کردند. زمانی که تصاویر متحرک با کارتون های سنتی والت دیزنی برابری می کرد. اما با پیشرفتهای سینما، بهویژه در عناوین آغازین، بود که موشن دیزاین ( Motion Design ) ظاهر شد.
در دهه 1940، موشن گرافیک از طریق کارهای تجربی اسکار فیشینگر و نورمن مک لارن متولد شد. در دهه 1950، طراحان شگفت انگیزی مانند Saul Bass، Maurice Binder و Pablo Ferro، Motion Graphics موشن گرافیک را به صورت گسترده در معرض دید عموم قرار دادند.
فیلمهایی که این هنرمندان روی آنها کار کردهاند، هنوز نقاط اصلی مرجع و الهام بخش بسیاری از طراحان موشن گرافیک و کارشناسان سینما هستند. کار آنها نشان دهنده یک رویکرد غیرمنتظره و خلاقانه برای ایجاد روحیه برای تماشاگران، ایجاد هیجان، و معرفی اطلاعات فنی درباره فیلم، مانند شرکت سازنده، کارگردان فیلم، بازیگران و بسیاری دیگر بود. این شیوه جدید بازی با کلمات و عناصر گرافیکی که مردم قبلاً هرگز آن را ندیده بودند، نقطه ورودی برای محبوبیت بیشتر موشن گرافیک بود و به سینما و تلویزیون اصلی رسید.
موشن گرافیک به شدت با پیشرفت های تکنولوژی مرتبط است، بنابراین طبیعتاً تکامل آنها در هم تنیده شده است. در سالهای اخیر، پیشرفت نرمافزار طراحی و انیمیشن به Motion Graphics این امکان را داد که برای کسانی که مایل به یادگیری یا تولید هستند، در دسترستر شود. در عین حال، فراگیر شدن صفحه نمایش های اطراف ما فرصت های بیشتری برای طراحی و در نتیجه متحرک سازی محتوا ایجاد کرده است. از ماشینهای ما گرفته تا بیلبوردها، یخچالهای هوشمند و تلفنهایی که در جیبهایمان هستند، امروزه همه چیز از موشن گرافیک استفاده میکند.
کاربردهای موشن گرافیک امروزی
توسعه فناوری و وجود صفحه نمایش در چندین دستگاه در زندگی ما، دامنه کامل استفاده از موشن گرافیک را گسترش داد. آنچه قبلاً فقط برای معرفی اطلاعات فنی و ایجاد روحیه برای یک داستان استفاده می شد، امروزه طیف وسیعی از اهداف را دنبال می کند.
در تلویزیون، موشن دیزاین در افتتاحیه برنامه های تلویزیونی و یا برای معرفی اطلاعات با ضربه گیر، ثلث پایین و بسیاری دیگر استفاده می شود. همچنین در صفحه پیشبینی اخبار و پسزمینههای مجازی آنها تعبیه شده است. تلویزیون از همان روزهای اولیه از حرکت استفاده می کرد و به بخشی جدایی ناپذیر از هویت آن تبدیل شد و به خاطره انگیز شدن یک کانال یا برنامه کمک کرد. با پیشرفت وبسایتها و برنامهها، حرکت نقش مهمی در کمک به ایجاد تجربههای بهتر از طریق حوزه تخصصی UX Motion Design ایفا کرده است.
وقتی صحبت از تبلیغات، به خصوص رسانه های اجتماعی می شود، موشن گرافیک در همه چیز از تبلیغات پیچیده و داستان محور گرفته تا پست های متحرک ساده اینستاگرام می درخشد. این یک ابزار عالی برای کمک به شرکتها است که از سایرین متمایز شوند.
کاربردهای دیگر موشن گرافیک شامل همه چیز است، از منوهای انیمیشن در فست فودهای زنجیره ای گرفته تا تابلوهای پیش بینی آب و هوا در فرودگاه ها و رویدادها. موشن در همه جا استفاده می شود و هر موقعیتی پتانسیل خود را در سطح متفاوتی بررسی می کند.
چگونه موشن گرافیک به برندها کمک می کند؟
از ویدیوهای تیک تاک گرفته تا ویدیوهای توضیحی گرفته تا سیستم های اختصاصی مانند زوم، واضح است که بازاریابان بیشتر از هر زمان دیگری از ویدیو استقبال می کنند. در عین حال، بینندگان بیش از هر زمان دیگری خواهان ویدیو هستند. (در واقع، طبق تحقیقات 73٪ از مردم ترجیح می دهند یک ویدیوی کوتاه را برای اطلاع از یک محصول تماشا کنند.) و در حالی که راه های زیادی برای بازاریابان وجود دارد تا در رسانه بازی کنند، یک نوع ویدیو وجود دارد که به ویژه برای بازاریابان مفید است: گرافیک متحرک.
ویدئو به عنوان یک رسانه موثر است زیرا پردازش صوتی و تصویری را با هم ترکیب میکند و پردازش پیام را برای بیننده آسانتر میکند. اما موشن گرافیک به دلایل مختلفی بسیار قدرتمند است.
1) آنها یک ابزار داستان گویی انعطاف پذیر هستند
موشن گرافیک طیف وسیعی از ابزارها را برای گفتن داستان های قدرتمند در اختیار شما قرار می دهد. موسیقی بد خلق، صداگذاری قدرتمند و جلوه های بصری خیره کننده همگی می توانند برای ایجاد یک محتوای قدرتمند با هم کار کنند. بهتر از همه، موشن گرافیک به شما این امکان را میدهد که داستانهای بصری را بدون محدودیت ویدیوی لایو اکشن (به عنوان مثال، بازیگران، مکان، لباسها و غیره) تعریف کنید. هر دنیایی را که میخواهید ببینید، میتوانید به سادگی آن را متحرک کنید بدون اینکه بودجهکلانی را برای آن هزینه کنید.نمونه کارهای جذاب موشن گرافیک های شرکت تبلیغاتی ایده را در اینستاگرام ایده مشاهده کنید
2) موشن گرافیک یک تجربه ارزان می باشد
طبق تحقیقات شرکت تبلیغاتی ایده، بینندگان حدود 19 ساعت در هفته را صرف تماشای محتوای ویدیویی می کنند. در موشن گرافیک بینندگان نیازی به خواندن، کاوش داده ها، یا اعمال انرژی ذهنی زیادی ندارند. آنها فقط باید دکمه پخش را فشار دهند و عقب بنشینند. (به یاد داشته باشید که اکثر مصرف کنندگان ترجیح می دهند چیزی را تماشا کنند تا چیزی را بخوانند.) هنگامی که شما نیاز به ارائه یک پیام حاوی محتوای دارید، انجام این کار با موشن گرافیک مصرف را برای بینندگان آسان تر می کند.
3) اطلاعات را برای درک آسان بخش بندی می کنند
ارتباط بصری بسیار موثرتر است زیرا مغز شما اطلاعات بصری را تقریباً بلافاصله پردازش می کند. (در واقع، یک مطالعه MIT نشان داد که شما می توانید اطلاعات بصری را در کمتر از 13 میلی ثانیه پردازش کنید.) به همین دلیل است که اگر بتوانید آنها را “ببینید” ، درک بسیاری از چیزها برای شما آسان تر است. از طریق داستانگویی بصری، گرافیکهای حرکتی به تجزیه اطلاعات پیچیده کمک میکنند و پیام برند را به سادگی و واضح ارائه میکنند. این به ویژه برای موارد زیر مفید است:
آموزش: وقتی باید به کسی نشان دهید که چگونه کاری را انجام دهد، موشن گرافیک مفید است. به همین دلیل است که اغلب از موشن گرافیک برای فیلم های توضیحی استفاده می شود.
فرآیندها: مشابه آموزشها، اگر میخواهید کاری کنید که چگونه کار میکند، موشن گرافیک یک راه عالی برای تجزیه آن است.
تجسم داده ها: داده هایی که متراکم و غیرقابل نفوذ به نظر می رسند می توانند به راحتی از طریق تجسم در یک گرافیک حرکتی زنده شوند.
مفاهیم انتزاعی: موشن گرافیک ابزاری عالی برای شفاف سازی، دادن زمینه یا توضیح اطلاعات است.
4) آن ها را می توان تغییر کاربری داد
اکنون که پلتفرمهای اجتماعی و رسانهای از ویدئو پشتیبانی میکنند، میتوانید موشن گرافیک خود را در مکانهای مختلف و به طریق مختلف منتشر کنید و به افزایش چرخه عمر کمپینهای خود کمک کنید. ممکن است یک ویدیو را جدا کنید تا محتوای متنوعی را که برای گروههای مختلف طراحی شده است ایجاد کنید. می توانید موشن گرافیک خود را به یک ارائه یا کتاب الکترونیکی اضافه کنید.
نحوه ایجاد موشن گرافیک
در حالی که موشن گرافیک یک رسانه سرگرم کننده برای آزمایش است، همه چیز یکسان ساخته نمی شوند. عناصر زیادی در موشن گرافیک وجود دارد، از فیلمنامه و صدا گرفته تا طراحی و انیمیشن. اگر هر یک از اینها ضعیف اجرا شود، محصول نهایی شما به اندازه کافی موثر نخواهد بود. و حتی اگر میدانید دارید چه میکنید، نادیدهگرفتن یا اشتباهات ساده میتواند باعث سردرد شدید شود، به خصوص اگر با دیگران همکاری میکنید.
مرحله 1: فیلمنامه ای بنویسید که داستانی را روایت کند
یک موشن گرافیک با استوری بورد شروع نمی شود. با یک داستان شروع می شود که به یک فیلمنامه تبدیل شده است. اگرچه موشن گرافیک کوتاه است و معمولاً از 30 ثانیه تا 3 دقیقه متغیر است، شما همچنان به یک فیلمنامه برای جزئیات دیالوگ یا کارگردانی داستان نیاز دارید.
برای یافتن داستان خود، این سوالات را از خود بپرسید:
- مخاطبین ویدیوهای من چه کسانی هستند؟
- من می خواهم آنها چه چیزی یاد بگیرند؟
- می خواهم چه احساسی در آنها ایجاد کنم؟
همانطور که در فیلمنامه خود فرو می روید، از تعداد کلمات آگاه باشید سادگی و وضوح کلیدی است که باعث موفقیت فیلم نامه شما خواهد شد. همچنین به یاد داشته باشید که یکی از مزایای حرکت این است که راه های متعددی را برای بیان داستان در اختیار شما قرار می دهد. بر خلاف اینفوگرافیک های ثابت که در آن به تصاویر و متن برای بیان داستان خود تکیه می کنید، موشن گرافیک به شما حرکت، صدا و ابزارهای دیگری می دهد که می توانند برخی از کارهای سنگین را انجام دهند.
مرحله 2: داستان های فکری در حالی که در مورد داستان خود فکر می کنید.
هنگامی که فیلمنامه خود را دارید، می توانید شروع به تجسم آن در مرحله استوری بورد کنید. این زمانی است که فیلمنامه و تصاویر بصری را گرد هم می آورید و شروع می کنید به شکل گیری محصول نهایی. جلسات استوری بورد خود را با طوفان فکری با اعضای تیم طراحی و تولید خود شروع کنید. برای ما، این شامل فیلمنامهنویس، تهیهکننده و هنرمند طراحی استوریبرد (معروف به طراح) می باشد. (شما همچنین می توانید مدیر خلاقیت خود را نیز اضافه کنید.)
مرحله 3: داستان های فکری خود را وارد طراحی کنید.
مانند هر پروژه بصری که ایجاد می کنید با سبک و رنگ به اندازه خود داستان ارتباط برقرار کنید. حتی زمانی که با دستورالعملهای برند خود کار میکنید، انتخابهای ساده طراحی میتوانند تا حد زیادی بر تجربه بهتر تأثیر بگذارند.
هنگامی که ایده ای از استوری بورد یا طرح دارید، می توانید شروع به ترجمه استوری بورد خود به طرح های واقعی کنید. توجه: همه چیز در این مرحله در مراحل نهایی انیمیشن استفاده می شود، بنابراین برای دریافت درست جزئیات زمان بگذارید. همچنین اگر شخصی که استوریبردها را ترسیم کرده است، طرح را نیز مدیریت کند، کمک میکند.
مرحله 4: طرح های نهایی را متحرک کنید.
مرحله انیمیشن زمانی است که هر چهار مرحله باهم انجام شود. اگر کار خود را انجام داده اید و هر مرحله را با موفقیت گذرانده اید همه چیز باید با موفقیت انجام شود و انیمیشن شما باید با موفقیت ساخته شده باشد.